مکان در پدیدارشناسی اگزیستانسیالیستی مرلوپونتی

Authors

محمد شکری

دانشگاه آزاد واحد تهران شمال

abstract

نظریه مکان در پدیدارشناسی ادراک مرلوپونتی یکی از موضوعات جذاب و دلکش این فلسفه است. او برخلاف هوسرل که واقعیت متقن را در حوزه آگاهی ناب یعنی ساحت مبرا از مفروضات طبیعی مانند زمان و مکان و.....جست و جو می­کند، و موافق با ایده اساسی اگزیستانسیالیسم که بودن جسمانی در عالم یا واقع بودگی را عین طبیعت انسان می­داند، بر این باور است که مکان فهمی صورت پیشین و شرط شناخت اعیان و رویدادهاست. او با تأمل در یافته های روان-تنی برخی روانشناسان معاصر نهایتاً به این باور می گراید که تن ما به مثابه زمینه و افقی است که با آن و به اقتضای آن اعیان  مختصات مکانی می­یابند و از این رو نسبتی دو سویه میان سوژه و عالم برقراراست و بواسطه همین نسبت و ایجاد تراز مکانی است که تجربه ما از عالم تعین می­یابد. مرلوپونتی تأکید می­کند که تجربه های ما جملگی نتیجه ایجاد ترازهای مکانی جدیدی است که یکی پس از دیگری شکل می­گیرد و هر تجربه  مسبوق و مصبوغ به تجربه های مکانی قبلی سوژه تن یافته است. یکی از نتایج چنین دیدگاهی آن است که سوژه فردی سوژه­ای است تاریخی که لحظات آن را تجربه­هایی تشکیل می­دهند که در آن ترازهای مکانی متوالی را ایجاد کرده و تجربه در هر تراز مکانی، تراز مکانی کامل­تری را سبب می شود

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نقش پدیدارشناسی مرلوپونتی در پزشکی

 امروزه پدیدارشناسی با تأکید بر توصیف مستقیم امور و توجه به تجربه زیسته افراد مورد توجه حوزه­های مختلف قرار گرفته است. در این بین پدیدارشناسی مرلوپونتی با تاکیدی که بر نقش بدن دارد توجه محققان حوزه پزشکی را به خود جلب کرده است. مرلوپونتی در پدیدارشناسی خود تعریف جدیدی از بدن ارائه می­دهد که آن را «بدن زیسته» می­نامد. بدن زیسته که در مقابل مفهوم مکانیکی بدن قرار دارد محور ذهنیت و در- جهان- بودن ...

full text

«بدنمندی» در پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس

در رویکرد پدیدارشناسانه، بدن فارغ از قواعد و استدلالات عقلی، پدیداری تلقی می‌شود که سوژه را  در معرض تجربه قرار می‌دهد. در این رویکرد بحث بر سر نسبت سوژه با بدن و جهان، نه بر بنیاد هستی شناسی سوژه و نه بر اساس شناخت او از جهان، بلکه بر اساس تجربه و مجاورت او با جهان است. این مقاله ضمن پرداختن به پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس، با تمرکز بر بدن و مفهوم بدنمندی، نقاط اشتراک و نیز تفاوت رویک...

full text

نگاه در نقاشی از منظر پدیدارشناسی مرلوپونتی

نگاه، مجرای رویارویی هنرمند نقاش و نیز مخاطب اثر نقاشی با آن است. این مواجهه، نوعی تجربه­ی انسانی است که از منظر هنرمند نقاش به هنگام خلق اثر، همچنین از ورای مخاطب در زمان نگریستن به نقاشی قابل بررسی است. سؤال اصلی در این پژوهش، این گونه مطرح شده است که نسبت نگاه با تجربه­ی زیسته­ی هنرمند نقاش، نیز درگیری آن با بدن زیسته­ی مخاطب و خالق اثر در ادراک نقاشی چگونه است؟ بر همین اساس ماهیت آن، به عنو...

full text

پدیدارشناسی از منظر سارتر و مرلوپونتی

در این رساله در قسمت سارتر، تمرکز بیشتر بر هستی و نیستی قرار دارد که زمینه ی اصلی پدیدارشناسی سارتر است. در این قسمت مباحثی نظیر صبغه ی دکارتی سارتر، تاثیرپذیری اش از هوسرل و هیدگر، و نظریات خودش درباره ی هستی، روابط انسانی، مسئله ی آزادی و مسئولیت پذیری ارائه شده است.و در قسمتی که به مرلوپونتی می پردازد،بخش اعظم مباحث حول پدیدارشناسی ادراک میگردد، که در آن به نقد آراء تجربه گرایان و عقلانیت گر...

15 صفحه اول

تن-آگاهی در ادبیات عرفانی بر اساس پدیدارشناسی مرلوپونتی

به‌زعم مرلوپونتی، بدون بدن هیچ هستی‌مندی در جهان و هیچ درکی از اشیاء و موضوعات آن وجود ندارد. مرلوپونتی با رد «سوژۀ استعلایی و بدون اندام» در فلسفۀ خود به طرح سوژه‌ای می‌پردازد که از بدن جدا نیست: تن-سوژه (Flesh). بدین ترتیب، ادراک به‌منزلۀ به‌ظهور‌رساندن معنا یا عملی از طریق بدن است و تجربۀ ادراکی هر فرد -به‌منزلۀ امری تنانه، پیشاتأملی، پیشاآگاهانه، واقعی و جسمانی و لذا به‌مثابۀ «تن-آگاهی»- حا...

full text

بررسی تحول ادراک در رسانه های هنری جدید از نگاه پدیدارشناسی مرلوپونتی

رسانه به عنوان واسطی برای انتقال افکار و اطلاعات، مفهومی گسترده است که همراه با تحولات هر دوره، تغییر کرده و به همین دلیل، تعریف واحد و جامعی برای آن وجود ندارد. در هنر معاصر، رسانه­های هنری در مواردی ادغام شده، مرزهای آنها محو گردیده و از دل آن­ها اشکال جدیدی ظهور کرده­اند. پرسش آن است که مخاطبِ انواع هنریِ جدید، به چه نحوی با آن­ها ارتباط برقرار می­کند و امر ادراک اثر هنری چگونه میسر می­گردد؟ ا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
آینه معرفت

جلد ۱۶، شماره ۴۶، صفحات ۱۵-۰

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023